انتظار
انتظار تو فقط مال منه، سهم من از تو . افسوس . تو رو نداشتنه…
انتظار تو فقط مال منه، سهم من از تو . افسوس . تو رو نداشتنه…
ای ایران ای مرز پرگهر ، ای خاكت سرچشمه هنر…
آمد آمد با دلجویی گفتا با من، تنها منشین – برخیز و ببین – گلهای خندان صحرایی را…
امید جانم ز سفر بازآمد، شکر دهانم ز سفر بازامد…
به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی، به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی…
به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی، به زنده رودش سلامی ز چشم ما رسانی
بنشین لب زنده رودش که یابی نشانی، از نغمه ای خفته در گوشه ی اصفهانی…
تا بهار دلنشین آمده سوی چمن، ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن…
تک درختی ، تیره بختم، که در سکوت صحرا، فریادِ من ، شکسته در گلویم…
جهان زیبا شد بلبل چمن آرا شد، در ایران جشن گلها ز نو برپا شد…
خاطرت آید که آنشب از جنگلها گذشتیم، بر تن سبز درختان یادگاری می نوشتیم…
ای بی وفا راز دل بشنو از خموشی من این سکوت مرا ناشنیده مگیر…
شکوفه می رقصد از باد بهاری، شده سر تا سر دشت سبز و گلناری…
زلالِ سبزه زاران شکوهِ باد و باران، نگاهِ پاک مهتاب در آب چَشمه ساران…
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست، محرمی چون تو هنوزم به چنین دنیا نیست…
بر گیسویت ای جان ، کمتر زن شانه، چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه…
به سر می دوم رو به خانه تو که شاید بیابم نشانه تو، فتاده ز پا خسته آمده ام که سر بگذارم به شانه تو…
گل گلدون من شکسته در باد، تو بیا تا دلم نکرده فریاد…
من تشنه و پژمرده، تو باران بهاری، گل کن که در این ثانیهها عشق بکاری…
یاد باد آن که ز ما یاد باد آنکه ز ما وقت سفر یاد نکرد، به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد…